سلام دوباره اومدم درد دلمو شروع کنم میخام ناگفته های قلبمو براتون بنویسم
برای دریافت موشکی فوق العاده پیشرفته به روسیه رفته بودم و از ژنرال روسی خواستم تا فناوری این موشک را در اختیار ما قرار دهند که آنان خندیدند و گفتند که امکان ندارد این فناوری تنها در اختیار روسیه است. علیرضا زاکانی در همایش جبهه متحد اصولگرایان با اشاره به شهادت جمعی از پاسداران انقلاب اسلامی در جهاد خودکفایی به نقل خاطره ای از شهید مقدم پرداخت و گفت: یکی از درس آموزان و الگوهای این عرصه، شهید حسن تهرانی مقدم بود که برای من افتخار بود که مدتی در کنار وی حضور داشتم.رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان خاطرنشان کرد: شهید حسن تهرانی مقدم یک روز صبح و پس از نماز دست بنده را گرفت و خاطرهای برایم تعریف کرد؛ این شهید بزرگوار در تشریح این خاطره گفت که برای دریافت موشکی فوق العاده پیشرفته به روسیه رفته بودم و از ژنرال روسی خواستم تا فناوری این موشک را در اختیار ما قرار دهند که آنان خندیدند و گفتند که امکان ندارد این فناوری تنها در اختیار روسیه است.وی افزود: شهید تهرانی مقدم در بخش دیگری از یک خاطره بازگو کرد که به آنها گفتم ما این موشک را میسازیم که دوباره ژنرال روسیه خندیدند و پس از بازگشت تلاش کردیم تا آن را بسازیم اما نشد اما تنها راهی که به ذهنم رسید این بود که به خدمت ثامن الحجج بروم.زاکانی خاطرنشان کرد: شهید حسن تهرانی مقدم 3 روز تمام در حرم امام رضا (ع) توسل و توجه داشت تا راهی به ذهنش برسد و در روز سوم عنایتی شد و مدلی به ذهنش رسید و احساس کرد گمشده خود را پیدا کرده است.این نماینده مجلس تصریح کرد: شهید تهرانی مقدم پس از اتمام زیارت خود بر روی دفترچه نقاشی دخترش مدل این موشک را کشید و در تهران آن را عملی کرد و این موشک بهتر از مدل روسیه بود.رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان تاکید کرد: این میانبرها است که ملت ایران را در راه رسیدن به اهداف بالای خود موفق میکند و جز در سایه وحدت نمیتوانیم به این اهداف برسیم چنانکه شعار این گردهمایی بصیرت و وحدت در سایه ولایت است.
مناظره درباره ایمان حضرت ابوطالب (ع) با چند طلبه ی سنی |
نوشته شده توسط فریاد | |
جمعه ?? تیر ???? ساعت ??:?? | |
در جلسه ای که چند طلبه ی اهل سنت حضور داشتند یکی از آنان با قیافه ای حق به جانب گفت : چرا شما شیعیان ، ابوطالب پدر امام علی (علیه السلام )را مسلمان می دانید ، در حالی که او مسلمان نبوده و در حال کفر از دنیا رفته است ؟ |
رزمنده بسیجی حدوداً 16 ساله بود و تازه هم پایش به جبهه باز شده بود.
او را به عنوان دژبان در ورودی موقعیت عقبه لشکر تعیین کرده بودند و بازرسی عبور و مرور خودروها را برعهده داشت.
«حاج حسین خرازی» فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع)، به اتفاق دو نفر از مسؤولان لشکر، سوار بر تویوتا قصد داشتند از این پست دژبانی رد شوند، اما دژبان تازه وارد که از روی چهره، حاجی و همراهانش را نمی شناخت، گفت: «کارت شناسایی! »
حاجی گفت: «همراهمان نیست.»
دژبان گفت: «پس حق ورود ندارید.»
یکی از همراهان خواست حاج حسین را معرفی کند، اما با اشاره حاجی حرفش را خورد. هرچه اصرار کردند، فایده نکرد. دژبان فقط کارت شناسایی می خواست.
همراهان حاج حسین که حوصله شان سر رفته بود و معنی صبر حاج حسین را هم نمی فهمیدند، شروع کردند به درشتی کردن تا شاید جوانک را وادار کنند کوتاه بیاید.
بسیجی نوجوان هم کم نیاورد و با لحنی آمرانه گفت: «بلبل زبونی می کنید! زود بیایید پایین دراز بکشید رو زمین، یه کم سینه خیز برید تا بفهمید این جا خونه خاله نیست.»
حاج حسین به همراهان خود گفت: «هرکاری می گوید انجام دهید.»
مردم ایران تکن
خودم با این عکس لذت میبرم پیرمردی که با کمبودهای زندگی و فقر اما خیلی با امید بود
یک کارت برای امام رضا ،مشهد . یک کارت برای امام
زمان، مسجد جمکران . یک کارت برای حضرت معصومه،قم .این یکی را خودش برده بود
انداخته بود توی ضریح . « چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما
کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم. شما عزیز ما هستی .» حضرت
زهرا
آمده بود به خوابش ، درست قبل از عروسی!
اللهم ارزقنا